نابسامانی اقتصادی، دلیل اصلی بی اعتمادی در جامعه ایران
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۷۴۱۰۷
نابرابری های اقتصادی و سیاسی، رفتار خشونت آمیز با مردم و نادیده گرفتن حقوق آن ها موجب بروز بی اعتمادی در جامعه می شود.
اعتماد بین دولت و مردم در کنار مشارکت یکی از بخشهای مهم سرمایه اجتماعی است، زمانیکه این اعتماد دو سویه وجود داشته باشد انجام بسیاری از امور با همدلی تسهیل میشود، حتی هزینههای انجام کارها کاهش پیدا میکند، چراکه هم مردم و هم دولت اعتماد میکنند پشت یک هدف مشترک ایستادن بهنفع هر دوی آنها است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او ادامه میدهد: «بهنظر میرسد ریشه این بیاعتمادی ناشی از بحران مدیریت در جامعه است و درمان آن، رجوع به شایستهسالاری، تخصصگرایی و تکیه بر علم و عقلانیت در مدیریت نهادهای اجتماعی است.»
متن کامل گفتوگو با مصطفی آبروشن در ادامه آمده است.
چرا وجود اعتماد و بهطور مشخص اعتماد سیاسی اهمیت دارد؟
برای صحبت درباره اعتماد ابتدا باید سرمایهی اجتماعی را واکاوی کنیم، در واقع این مفهوم بهعنوان روح یک ملت به شمار میآید که در فرایند جامعهپذیری آموخته میشود. سرمایه اجتماعی نهتنها به ارتباطات انسان معنا و مفهوم میبخشد، بلکه زندگی گروههای اجتماعی را لذتبخشتر میکند. هرچه اعتماد، صداقت، همدردی، همبستگی و مشارکتهای اجتماعی که از مولفههای سرمایهی اجتماعی است بیشتر باشد، آن جامعه توسعه پایدارتری را تجربه خواهد کرد.
به ما بگویید مبحث اعتماد ذیل سرمایه اجتماعی چه جایگاهی دارد؟
بهنظر میرسد اعتماد متقابل مردم و حکومت از مهمترین مولفههای سرمایهی اجتماعی بهشمار میآید؛ زیرا این اعتماد، بستر همکاری میان اعضای جامعه است.
اعتماد چگونه ایجاد میشود؟
این مفهوم ریشه در انتظاراتی دارد که مردم نسبت به نظام اجتماعی دارند. اگر به انتظاراتی که از سوی مسئولان در ذهن شهروندان شکل گرفته، پاسخ شایسته و متقاعدکنندهای داده نشود یا اگر مردم احساس کنند که نهادهای اقتصادی-اجتماعی افکار وانتظارات عمومی را نمایندگی نمیکنند، ما شاهد بیاعتمادی نسبت به حاکمیت خواهیم بود؛ بنابراین اعتماد اجتماعی مفهومی دستوری نیست که ما بخواهیم با نگاه پلیسی در جامعه محقق کنیم؛ بلکه اعتماد بر این اساس شکل میگیرد که نقشهای محول اجتماعی که در اختیار مدیران دولتی است به شایستگی ایفا شود، به عبارتی هر نهادی وظیفهاش را مسئولانه و بهدرستی انجام دهد. در غیر این صورت آن نگرش مثبت نسبت به نظام اجتماعی که همان اعتماد است سلب خواهد شد.
شما وضعیت اعتماد در ایران را چگونه بررسی میکنید؟
وقتی در جامعهای زمینه رشد و شکوفایی جوانان محقق نشود و آنان امید به آینده روشن را از دست بدهند، بهمعنای از بینرفتن اعتماد اجتماعی است. وقتی رفتار نیروهای برقرارکننده نظم با شهروندان بهشکل احترامآمیز تعریف نشده، بهطوری که بارها شاهد خشونتورزی نسبت به شهروندان بودهایم، نتیجه آن میشود که این بیاعتمادی باعث خشم خودجوش مردم شده و خودروی پلیس را واژگون میکنند. زمانی که بنده بهعنوان یک جامعهشناس با نقدی دلسوزانه از وضعیت موجود، متهم به سیاهنمایی میشوم، چگونه میتوان از اعتماد صحبت کرد؟ در واقع این واقعیتهای تلخ کدهایی است که ما را بایستی به تفکر وا دارد؛ زیرا این اعتماد متقابل عملاً گسسته شده است. متاسفانه حاکمیت با نظارتهای شدید و مستمر تکلیف و وظایف شهروندی را به افراد جامعه گوشزد میکند، اما خبری از حقوق شهروندی نیست. جامعهای که اکثر جوانانش بیکار هستند و به مرحلهی بلوغ اقتصادی نرسیدهاند چگونه میتوانند به بلوغ اجتماعی برسند و به نظام اجتماعی خویش اعتماد کنند؟ در واقع این جوانان در مرحلهی اول نیازهای زیستی درجا زدهاند؛ لذا دلیل متقاعدکنندهای برای برقراری اعتماد وجود ندارد؛ به عبارتی بیاعتمادی در جامعهی ما علت نیست، بلکه معلول ضعف عملکردی و شرایط نابسامان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است. وقتی در جامعه توزیع ثروت عادلانه نباشد و این نابرابریها افراد جامعه را پولاریزه کرده و به دو قطب دارا و ندار تقسیم کند، طبیعی است که شایستگی ساختار سیاسی جامعه مورد بیاعتمادی عمومی قرار میگیرد.
شما این بیاعتمادی را به ضعف عملکرد مدیران نسبت دادید، آیا مسائل فردی و شخصی هم در ظهور و بروز بیاعتمادی نقش دارند؟
بیاعتمادی مفهومی جامعهشناختی است و نمیتوان آن را به بعد روانشناختی تقلیل داد. در حوزهی روانشناسی مقدار کمی از بیاعتمادی میتواند مفید باشد؛ زیرا خوشبینی بیش از حد و اعتماد بیدلیل نسبت به دیگران میتواند بسیار آسیبزننده باشد. از سوی دیگر بیاعتمادی افراطی نیز فرد را برای انجام کارها و فعالیتهایش، بهخصوص در ارتباط با دیگران دچار مشکلات جدی میکند. با این وجود بیاعتمادی مفهومی است که در یک پیوستار قرار میگیرد. لذا نمی توان جامعهای را در نظر گرفت که بیاعتمادی در آن به صفر رسیده باشد. آنچه که مهم است نرخ اعتماد یا بیاعتمادی به دولت است. آنچه که جامعهی ما را نسبت به دیگر جوامع متمایز کرده است این واقعیت تلخ است که نه دولت ملت را بهرسمیت میشناسد و نه ملت دولت را. در واقع این بیاعتمادی متقابل، جامعه را در مقابل مسائل کوچک و بزرگ اجتماعی بیدفاع کرده است.
شما معتقدید ما در جامعه بهطور نسبی فقدان اعتماد داریم، این وضعیت چه آسیبی به جامعه میزند؟
وقتی در یک جامعه اعتماد اجتماعی کمرنگ شود، هر رویدادی که احساسات و وجدان جمعی را جریحهدار کند بهعنوان یک جرقه در انبار باروت بالقوه میتواند عامل جنبشهای اجتماعی غیرقابل کنترل شود. یکی از کدهایی که نشان از بیاعتمادی اجتماعی دارد، رشد فزایندهی فردگرایی در جامعه است؛ زیرا مشارکت و فعالیتهای جمعی که از متغیرهای سرمایهی اجتماعی است بهشدت کاهش پیدا کرده است.
برای بهبود این رابطه چه باید کرد؟
همانطورکه گفتم ریشه این بیاعتمادی ناشی از بحران مدیریت در جامعه است و درمان آن، رجوع به شایستهسالاری، تخصصگرایی و تکیه بر علم و عقلانیت در مدیریت نهادهای اجتماعی است.
منبع: خبرآنلاین
برچسب ها: اعتماد ، جامعه ایران ، بی عدالتیمنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: اعتماد جامعه ایران بی عدالتی سرمایه ی اجتماعی بی اعتمادی بی اعتمادی ی اجتماعی جامعه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۷۴۱۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علیرضا بیگی: پرونده کاظم صدیقی باید بررسی قضایی شود
آفتابنیوز :
احمد علیرضابیگی، نماینده تبریز در مجلس شورای اسلامی، درباره اینکه در ماجرای مطرح شده پیرامون یکی از ائمه جمعه چرا نمایندگان مجلس و یا دستگاه قضا ورود پیدا نکردند، گفت: خود آقای صدیقی با عذرخواهی که انجام دادند پذیرفتند خطایی صورت پذیرفته است که البته اگر با نگاه حقوقی به موضوع نگاه کنیم جرمی واقع شده است که عناصر سه گانه تشکیل دهنده جرم باید مورد بررسی قرار گیرد.
این نماینده مجلس مورد عنصر مادی که فعل صورت گرفته است یعنی انتقال مال انجام شده است، تنها موضوعی که باید مورد بررسی قرار گیرد عنصر معنوی یا همان نیت است که آیا نیت مجرمانه وجود داشته است یا خیر که این هم توسط مرجع صالحه قضایی باید رسیدگی شود.
وی خاطرنشان کرد: در جامعه اینگونه بحث میشود که چون آقای صدیقی بخشی از قوه قضائیه است در مورد ایشان دست به عصا راه میروند، حال موضوع نیت آقای صدیقی باید در یک محکمه قانونی مورد رسیدگی قرار بگیرد و برای مردم توضیح داده شود موضوع چه بوده است.
علیرضابیگی تاکید کرد: تنها هم این نیست موضوعات دیگری که مطرح است موضوع تزلزل اعتماد مردم را نسبت به مسئولین و به طور خاص نهاد نماز جمعه و ستاد امربه معروف و نهی از منکر فراهم کرده است که حتما در دفاع از جایگاه این نهادها باید رسیدگی دقیق صورت گیرد و به مردم پاسخ داده شود و تا زمانی که نسبت به ایشان این شایعات مترتب است نباید اصرار به تثبیت ایشان باشد و نباید اصرار بر این باشد که افراد از جایگاههای قانونی که دارند برای اثبات خودشان استفاده کنند.
وی ادامه داد: متاسفانه این حرکتها، رفتارها و اقدامات انجام میگیرد و اینها به اعتماد مردم به طور خاص به نهاد دین (حال قوه قضائیه یک طرف) لطمات وارد میکند. ما به اندازه کافی تزلزل اعتماد را در جامعه داریم که این هم مزید بر علت میشود.
منبع: خبرگزاری ایلنا